خاطرات شهیدرجایی از زبان خودش(درسایت مرکز رسیدگی به امور مساجد استان قزوین ببینید)
مستند انفجار دفتر نخست وزیری به دست منافقان خاطرات شهیدرجایی از زبان خودش(درسایت مرکز رسیدگی به امور مساجد استان قزوین ببینید)
مناسبت های 8 شهریور
- تقسيم ايران بين روسيه و انگليس!!! (1286 ش)
- قتل «اتابك اعظم» (1286 ش)
- وفات آیةالله «نخودكی اصفهاني» (1321 ش)
- شهادت مظلومانه «رجايي و باهنر» (1360 ش)
- وفات آیةالله «شمس گلپايگاني» (1374 ش)
- روز مبارزه با تروريسم
- وفات «شیخ بهائی» (1000 ش)
سالروز ازدواج حضرت امام علی علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها در سال ۱۴۰۰ چند شنبه و چه روزی است؟
دو شنبه ۲۱ تیر روز سالروز ازدواج حضرت امام علی و حضرت فاطمه می باشد.
منبع: شورای مركز تقويم مؤسسة ژئوفيزيك دانشگاه تهران
مناسبت های 21 محرم
- ازدواج حضرت علی علیه السلام وحضرت فاطمه سلام الله علیها(3ق)
- وفات ابونعیم احمد بن عبدالله اصفهانی (402 ق)
- وفات علامه حلی (726 ق)
- وفات حاج شیخ محمد حسین زاهد (1327 ق)
- وفات آیةالله بیوک خلیل زاده مروج (1422 ق)
تقسيم ايران بين روسيه و انگليس!!! (1286 ش)
تاریخ وقوع: 8 شهریور
امضاي معاهده ننگين تقسيم ايران بين روسيه و انگليس در عهد «محمد علي شاه قاجار» (1286 ش)روسيه و انگلستان از سالها قبل رقابت شديدي بر سر منافع خود در ايران داشتند.
هر امتيازي كه يكي از اين دو كشور به دست ميآورد، ديگري سعي ميكرد، مشابه آن را تحصيل كند. اگر دولتمردان ايران به سوي روسيه تمايل مييافتند، انگلستان تلاش ميكرد كه آنها را از صحنه خارج سازد و اگر نفوذ انگليس در حكومت ايران گسترش مييافت، روسيه به وسايلي متوسل ميشد تا آن وضع را تغيير دهد. عليرغم اين همه رقابت و اختلاف، پس از انقلاب مشروطه، ناگهان بين روسيه و انگليس توافقي حاصل ميشود كه به موجب آن، ايران به مناطق نفوذ تقسيم ميشود.
بر اساس قرارداد تقسيم ايران، منطقه مركزي كشور، بيطرف اعلام شد. مناطق شمال و قسمتي از غرب ايران، تحت كنترل روسيه قرار گرفت و نواحي جنوبي نيز به منطقه نفوذ انگليس تبديل گرديد. اين قرارداد در حالي امضا شد كه حكومت ايران به علت بي كفايتي شاهان قاجار، به قدري تضعيف شده بود كه روسيه و انگليس براي انقعاد اين قرارداد، حتي با دولت ايران نيز مشورت نكردند.
اين پيمان كه به قرارداد 1907 مشهور شد خشم مردم ايران را برانگيخت و مجلس شوراي ملي نيز با آن مخالفت كرد. عليرغم امتناع مجلس از تصويب اين قرارداد، نيروهاي روس و انگليس، تا پس از انقلاب كمونيستي در شوروي، از ايران خارج نشدند.

آشنائی با قرارداد ننگین 1907
تاریخ وقوع: تقسيم ايران بين روسيه و انگليس!!! (1286 ش)
قرارداد 1907 (در تاریخ ۳۱ اوت ۱۹۰۷م/ ۲۱رجب ۱۳۲۵ قمری/ ۹ شهریور ۱۲۸۶)، در سنپطرزبورگ[1] پایتخت روسیه بین دولتهای روس و انگلیس در مورد تقسیم ایران به امضا رسیدبه موجب این قرارداد ایران به سه منطقه تقسیم شد.
قسمت شمال تحت نفوذ روسیه، قسمت جنوب تحت نفوذ بریتانیا و یک منطقه هم بیطرف.حوزۀ نفوذ روسیه در ایران از قصر شیرین و اصفهان و یزد و خواف میگذشت و به برخوردگاه مرز ایران و روسیه و افغانستان میرسید.حوزۀ نفوذ انگلستان شامل جنوب شرقی ایران در شرق خطی که از بندر عباس به کرمان و بیرجند میرسید، قرار داشت.
منطقه بیطرفی نیز تحت نفوذ حکومت مرکزی ایران بود.دولتهای انگلستان و روسیه قرار گذاشتند که هیچکدام در حوزۀ نفوذ دیگری امتیازی نگیرند ولی شهروندانشان میتوانستند در منطقه بیطرف هم امتیاز بگیرند.پس از آغاز جنگ جهانی اول به سبب نفوذ آلمان در ایران کشورهای انگلستان و روسیه منطقه بیطرف را هم با بستن قرارداد 1915 بین خود تقسیم کردند. ولی بعد از انقلاب اکتبر 1917 روسیه و سقوط حکومت تزاری رژیم جدید در سال 1918 قرارداد 1915 را رسماً لغو کرد.
این قرارداد در زمان نخستوزیری امینالسلطان اتابک در سنپطرزبورگ، پایتخت روسیه، به امضای ایزولسکی وزیر خارجه روسیه و نیکلسون سفیر کبیر انگلستان در روسیه رسید.انعقاد قرارداد 1907 خدشهای جبرانناپذیر بر استقلال ایران وارد آورد و زمینهساز توافقاتی شد که در سالهای بعد میان انگلستان و روسیه صورت گرفت.قرارداد 1907این قرارداد مربوط به اساسیترین موارد اختلاف دو قدرت روسیه و انگلیس در آسیا، یعنی تبت، افغانستان و ایران میشد.
بر اساس این قرارداد، استعمارگران برای جلوگیری از اصطکاک منافع و درگیری، مناطقی از آسیا را همچون ملک شخصی خویش تقسیم کردند. در این جهت، تبت زیر نفوذ انگلستان و افغانستان زیر نفوذ روسیه قرار گرفت و ایران به دو منطقه نفوذ و یک منطقه بیطرف تقسیم شد.یکی از موارد بهتآور در مورد این معاهده این است که دو کشور در مورد کشور سومی تصمیم میگیرند و تمام آب و خاک و منابع آن را همچون ملک شخصی بین خویش تقسیم میکنند، بدون آنکه حتی به این کشور اطلاع دهند.
این قرارداد یکی از وقیحانهترین سیاستهای استعماری روس و انگلیس را به نمایش میگذارد که چگونه حاکمیّت سیاسی، استقلال و تمامیّت ارضی یک کشور را نادیده گرفته و بر آن چنگ میاندازند.متن این قرارداد شامل یک مقدمه و 5 ماده است. 2 ماده مهم و اساسی قرارداد 1907 به شرح زیر است:ماده اولدولت بریتانیا متعهد میشود در ماورای خطی که از قصر شیرین، اصفهان، یزد و کاخک گذشته و به نقطهای از مرز ایران در محل تقاطع مرز روسیه و افغانستان منتهی میشود، برای خود امتیازی، خواه سیاسی باشد و خواه تجاری از قبیل امتیاز راه آهن، بانک، تلگراف، راههای شوسه، حملونقل، بیمه و غیره تحصیل ننماید و از اتباع انگلیس یا دولت ثالث در تحصیل این امتیازات پشتیبانی نکند و در صورتی که دولت روسیه در صدد تحصیل این قبیل امتیازات در این ناحیه باشد، دولت انگلیس خواه مستقیم و خواه غیرمستقیم مخالفتی ابراز نکند.
بدیهی است محلهای تعیین شده فوق قطعهای است که دولت بریتانیا متعهد میشود در صدد تحصیل امتیازات فوقالذکر در آنجا نباشد.ماده دومدولت روسیه از جانب خود متعهد میشود در ماورای خطی که از مرز افغانستان از گزیک شروع شده و از بیرجند و کرمان گذشته و به بندر عباس منتهی میشود، برای خود و اتباع خود و همچنین به نفع اتباع دولت دیگری، امتیازی خواه سیاسی باشد و خواه تجاری از قبیل امتیاز راه آهن، بانک، تلگراف، راه شوسه، حمل و نقل، بیمه و غیره تحصیل نکند و در صورتی که دولت انگلیس در صدد کسب این امتیازات برآید، دولت روسیه مستقیماً یا به طور غیرمستقیم مخالفتی با آن ننماید. بدیهی است محل تعیین شده فوق قطعهای است که دولت روسیه متعهد میشود در آنجا در صدد تحصیل امتیازات فوقالذکر بر نیاید.
منابع: [1] سن پترزبورگ (به روسی: Санкт-Петербург) دومین شهر بزرگ روسیه پس از مسکو میباشد که در منتهیالیه شمالغرب این کشور واقع شدهاست.این شهر در سال ۱۷۰۳ به دستور و با نظارت پتر کبیر ساخته شد و از آن زمان تا ۱۹۱۸ پایتخت روسیه بود. مدتی پتروگراد نام داشت. پس از واژگونی فرمانروایی تزارها به نام لنین، لنینگراد خوانده شد و با فروپاشی شوروی در این کشور به نام پیشینش بازخوانده شد.این شهر به عنوان صحنه وقوع انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و پایگاه دفاع سرسختانه در برابر آلمان نازی در زمان جنگ جهانی دوم، از جایگاهی مهم و نقشی حیاتی در تاریخ روسها برخوردار است و به مرکز فرهنگی روسیه نیز شهرت دارد.این شهر که به مدت دو سده پایتخت روسیه بودهاست، بین سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۲۴ میلادی پتروگراد نام داشته و در زمان حکومت اتحاد جماهیر شوروی به مدت ۶۷ سال (از سال ۱۹۲۴ تا ۱۹۹۱) لنینگراد خوانده میشدهاست.
تلاش انگلیس برای تجزیه ایران
تاریخ وقوع: تقسيم ايران بين روسيه و انگليس!!! (1286 ش)
(تلاش انگلیس برای تجزیه ایران /// نگاهي به قرارداد 1907) |
![]() |
زماني «سر ادوارد گري»[1] وزير خارجه اسبق انگلستان راجع به سياست خارجي ايران در اواخر دوران قاجار گفته بود:«ايران خوش نداشت تفاهمي بين بريتانيا و روسيه برقرار باشد. درگذشته وجود خصومت ميان دو دولت قدرتمند را كليد رمز مصون ماندن خويش يافته بود و عادت كرده بود كه يكي را به جان ديگري بيندازد و از اين راه براي خود فرصت تنفس دست و پا كند…»[2]اين اظهارات بيانگر وضعيتي بود كه دو قدرت روسيه و انگلستان براي ايران در سالهاي حاكميت قاجار بوجود آورده بودند.
دولتمردان ايراني با اين رويكرد توانسته بودند حيات و بقاي خود را در كنار دو قدرت استعماري مذكور حفظ كنند. حضور اين دو كشور در عرصههاي سياسي، اقتصادي، مالي، نظامي و ساير شئون ايران، آسيبهاي فراواني را متوجه حاكميت ملي و تماميت ارضي ايران ساخته بود. اين آسيبها به ويژه در مواقعي كه ميان دو دولت مذكور نوعي اتحاد و تباني حاصل ميشود، خرد كنندهتر بود.يكي از قراردادهائي كه اين دو كشور در دوره اتحاد خود بر سر ايران به امضاء رساندند، معاهدهاي بود كه در تاريخ 31 اوت 1907 به امضاي سرآرتور نيكلسون سفير انگليس در روسيه و الكساندرايزولسكي وزير امور خارجه روسيه رسيد و آشكارا ايران را به حوزه نفوذ دو كشور تقسيم نمود.
تقسيم ايران ازآرزوهاي ديرينه انگلستان بوده و مقامات بريتانيائي همواره به آن به عنوان راهي براي تضمين امنيت دروازههاي غربي هند، مينگريستند. طرح تقسيم ايران اولين بار 20 سال قبل از انعقاد قرارداد 1907 از سوي «سرهنري دروموند ولف) وزير مختار انگليس در تهران به دولت آن كشور پيشنهاد شد و پس از آن ساير بلندپايگان انگليسي در جهت اجرا و تحقق آن تلاش كردند.قرارداد 1907 اصولاً يك پيمان انگليسي بود. نويسنده كتاب «روس و انگليس در ايران» راجع به نظر «سرادوارد گري» وزير خارجه انگلستان درباره قرارداد 1907 و سودي كه آن كشور از قرارداد ميبرد، مينويسد:
«… سرادوارد گري سالها صرف دفاع از قراردادي كرد كه خود او همراه با نيكلسون ـ از بانيان عمده آن بودند…»[3]سرپرسي سايكس كارگزار سياسي انگليس در ايران در كتاب خود تحت عنوان تاريخ ايران، تصريح كرده كه «قرارداد 1907 بدون مراجعه و مشاوره با ايران تنظيم شده بود… با امضاي اين قرارداد انگلستان از موقعيت و مقامي كه در ايران داشت افتاد و او را از آن پس به ديده سوءظن مينگريستند.»[4]روسيه و انگليس پس از امضاي قرارداد، تلاش كردند تا اقدام خود را تحت پوشش ايجاد يك جبهه واحد عليه آلمان توجيه كنند.
در آن زمان ترس و وحشت از قدرت روزافزون امپراتوري آلمان كه به تدريج به صورت يك خطر جدي براي دول استعمارگر در ميآمد و بخصوص نفوذ آن كشور در بالكان و عثماني باعث شد كه رقباي آن دولت يعني انگلستان، روسيه و فرانسه اختلافات ديرينهي خود را برطرف و زمينهي اتفاق مثلت و ايجاد جبههي مشترك عليه آلمان را فراهم كنند. دولت فرانسه در اين راه پيشقدم شد و در ژانويه 1894 پيمان دوستي و اتحاد با روسيه تزاري منعقد كرد. در ماه مه 1904 نيز يك قرارداد دوستي بين فرانسه و انگلستان منعقد شد و دو دولت اختلافات خود را در شمال افريقا حل كرده و قارهي سياه را به مناطق نفوذ تقسيم كردند.
اما برطرف كردن اختلافات روسيه و انگلستان در قارهي آسيا از همه مشكلتر بود. دولت فرانسه در نزديك كردن روسيه و انگلستان كوشش زيادي به كار برد و سرانجام با ميانجيگري آن دولت در 31 اوت 1907 سه قرارداد بين ايزولسكي وزير خارجه روسيه و نيكلسون سفير انگلستان در سن پترزبورگ به امضا رسيد. به موجب قرارداد اول افغانستان در منطقهي نفوذ انگلستان قرار گرفت. طبق قرارداد دوم تبت جزء منطقهي نفوذ روسيه شناخته شد و طبق قرارداد سوم ايران به سه قسمت تقسيم گرديد. قسمت شمالي از خط فرضي بين قصر شيرين، اصفهان، يزد، خواف و مرز افغانستان منطقهي نفوذ روسيه شناخته شد؛ قسمت جنوبي از خط فرضي بين بندرعباس، كرمان، بيرجند، زابل و سرحد افغانستان كه داراي ارزش استراتژيكي براي دفاع از هند بود، منطقهي نفوذ انگلستان و قسمت سوم كه شامل كوير و بيابانهاي بيآب و علف و فاقد اهميت بود منطقهي بيطرف متعلق به دولت ايران شناخته شد.[5] آن هم بدين منظور بود كه دو دولت تا حدودي با هم فاصله بگيرند و از برخوردهاي احتمالي و اختلافاتشان در اين منطقه جلوگيري شود.قرارداد 1907 در شرائطي به امضاي لندن و مسكو رسيد كه در ايران اركان حكومت مشروطه به خاطر مبارزات مردمي شكل گرفته بود.
فرمان برقراري حكومت مشروطه در مرداد 1285 صادر شده بود، اولين مجلس شورا در تاريخ ايران در مهر همان سال تشكيل شده بود، اولين قانون اساسي ايران در دي ماه همان سال تنظيم و تدوين شده بود. از اين رو وقتي مظفرالدين شاه متعاقب اين تحولات درگذشت، دولتهاي روسيه و انگليس اولين گامهاي خود را براي روياروئي با وضعيت جديد برداشتند.در 16 سپتامبر 1907 ـ 16 روز پس از امضاي قرارداد ـ سفراي روسيه و انگلستان رسماً دولت ايران را از انعقاد قرارداد تقسيم ايران مطلع نمودند. اين امر باعث هيجان و ناراحتي شديدي بين مردم و نمايندگان مجلس گرديد و تظاهراتي عليه سياست دو دولت متجاوز در تهران و شهرستانها صورت گرفت و روزنامههاي مقالات شديدي عليه آن منتشر كردند.
با اينكه مارلينگ وزير مختار انگليس به دولت ايران اطمينان داد كه استقلال و تماميت ارضي ايران محفوظ خواهد ماند و قرارداد بين دو دولت فقط به منظور جلوگيري از دخالتهاي يك دولت ثالث (يعني آلمان) در امورداخلي ايران ميباشد، ولي ايرانيان قانع نشدند و وقتي مشيرالدولهي پيرنيا وزير امور خارجه اين اظهار نظر را در 24 سپتامبر به اطلاع مجلس شوراي ملي رسانيد، نمايندگان ملت به اتفاق آراء قرارداد منعقدهي بين دو دولت خارجي در مورد ايران را مردود و بياعتبار دانستند. در اين مورد محمدعلي شاه نيز از نظر مجلس پشتيباني كرد و در نتيجه دولت ايران طي يادداشت دوم نوامبر 1907 به دولتين روسيه و انگلستان اعلام نمود كه چون قرارداد مزبور مابين آن دو دولت انعقاد يافته لذا مواد آن فقط مربوط به خود دولتين مذكور ميباشد و دولت ايران نظر به استقلال تامهاي كه دارد تمام حقوق و آزادي عمل خود را محفوظ ميدارد و خود را از هر نفوذ و اثري كه قرارداد ميتواند دربارهي ايران داشته باشد مطلقاً مصون و آزاد ميداند.
اما در اين موقع دولت ايران بسيار ضعيفتر از آن بود كه بتواند مانع از اجراي قرارداد بين دو دولت متعرض گردد. به اين جهت دو دولت به تدريج شروع به اجراي مفاد قرارداد و اشغال مناطق نفوذ خود نمودند و به اعتراضات ايران وقعي ننهادند. نتيجهي مستقيم اين قرارداد اين بود كه انگليسيها كه با پشتيباني از انقلاب مشروطيت وجهه و اعتباري كسب نموده بودند به سرعت آن را از دست داده و از اين تاريخ مانند روسهاي تزاري منفور و مبغوض افكار عمومي ايران گرديدند.قرارداد 1907 در شرائط اقتدار انگليس، شكست روسيه از ژاپن در جنگ 1905 و نياز روسها به كنار آمدن با انگليس جهت جلوگيري از فروپاشي خود، و بالاخره روند نهضت مشروطه در ايران همراه با ضعف شديد اقتصادي و سياسي كشور به امضا رسيد.
اين قرارداد همانگونه كه گفته شد حاوي عقبنشيني روسيه تزاري در برابر طرحهاي انگليس راجع به افغانستان و ايران بود.پس از انعقاد قرارداد 1907 مطبوعات ايران، انگلستان، روسيه و ساير كشورهاي اروپائي و همچنين مقامات اين كشورها به صراحت به پيروزي انگليس در اين قرارداد اشاره كردند. علاوه بر آن همه اين منابع در گزارشها و تحليلهاي خود به تجزيه خاك ايران كه ماهيت اصلي قرارداد بود، اشاره كردند.منبع: پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران
منابع: [1] Sir Edward Gry وزير خارجه انگلستان از 1284 تا 1295 ش / 1905 تا 1916 .[2] اسنادي درباره هجوم انگليس و روس به ايران، محمد تركمان، دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي.[3] اسنادي درباره هجوم انگليس و روس به ايران، محمد تركمان، دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي.[4] تاريخ ايران، ژنرال سرپرسي سايكس / سيدمحمدتقي فخر داعي گيلاني، دنياي كتاب، ص 585.[5] تاريخ روابط خارجي ايران از ابتداي دوران صفويه تا پايان جنگ دوم جهاني،عبدالرضا هوشنگ مهدوي، انتشارات اميركبير
قتل «اتابك اعظم» (1286 ش)
تاریخ وقوع: 8 شهریور
قتل «ميرزا علي اصغر خان اتابك اعظم» صدراعظم منفور و مستبد دوران مشروطيت (1286 ش)محمد علي شاه قاجار، پس از آن كه به تخت سلطنت نشست، با مشكلات متعددي روبرو گرديد. به اعتقاد او، تنها مرد با تجربه اي كه ميتوانست برمشكلات فايق آيد، صدراعظم پدر و پدر بزرگش، ميرزا علي اصغر خان امين السلطان معروف به اتابك اعظم بود. اتابك در آن زمان در اروپا به سر ميبرد و پس از اين پيشنهاد راهي تهران شد و به زودي كابينه خود را معرفي نمود. اما او نيز با شورشها و نا آراميهايي در كشور مواجه گرديد و مجبور به سركوبي آنان شد.
در همين زمان بود كه مشروطه خواهان به رهبري شيخ فضل اللَّه نوري در حرم حضرت عبدالعظيم در ري تحصن كردند و تلگرافهايي در رد مشروطه غير مشروعه مخابره نمودند. اتابك در دوران حكومت خود، همواره مورد هجمه جرايد و انجمنها بود و از طرف آنان شايع شد كه او مخالف مشروطه است. او همچنين طرفدار شديد روسيه بود و از آن دولت دفاع ميكرد. او دشمن آزادي و آزادي خواهان بود و جز حفظ مقام خود، به چيزي نمي انديشيد و لذا منفور مردمان بود.
اتابك در 24 سالگي وارث 24 منصب درباري (و به گفته ديگري 34 منصب درباري و دولتي بوده) و در 28 سالگي شخص دوم مملكت به شمار ميآمد. وي امضاكننده قرارداد امتياز تنباكو با انگلستان بود كه به نهضت تنباكو و ضرر فراوان به اقتصاد ايران انجاميد. وي حدود ربع قرن در رأس هيئت حاكمه ايران قرار داشت و چون مخالف ترقي بود، لذا هيچ كار قابل توجهي براي مردم و كشور نكرد.
با دسيسه هاي او بود كه سيد جمال الدين اسدآبادي به دستور ناصرالدين شاه به طرزي اهانت آميز از ايران اخراج شد. سرانجام، اتابك اعظم پس از چهار ماه صدارت، به هنگام خروج از مجلس شوراي ملي توسط يكي از مشروطه طلبان به نام عباس آقا تبريزي و به تحريك سيد حسن تقي زاده، به قتل رسيد.
وفات آیةالله «نخودكی اصفهاني» (1321 ش)
تاریخ وقوع: 8 شهریور
ارتحال عالم و عارف رباني آيةاللَّه «شيخ حسنعلي نخودكی اصفهاني» (1321 ش)آيت اللَّه شيخ حسنعلي اصفهاني معروف به نخودكي در حدود سال 1240 ش (نيمه ذيقعده 1279 ق) در اصفهان ديده به جهان گشود و از كودكي تلاش و جدّيت وافر در تزكيه نفس، تهجّد و عبادت داشت.
وي تحصيلات مقدماتي را در اصفهان فرا گرفت و آنگاه رياضيات، حساب و فلسفه را از محضر آخوند ملامحمد كاشي و جهانگيرخان قشقايي آموخت. سپس به نجف اشرف عزيمت نمود و در محضر بزرگاني چون سيدمحمد فشاركي، سيد مرتضي كشميري و ملااسماعيل قره باغي شاگردي نمود. آيت اللَّه نخودكي اصفهاني پس از مراجعت از نجف اشرف، در مشهد مقدس اقامت گزيد و از محضر فرزانگان اين ديار نيز بهره مند گشت. او علاوه بر تدريس و تحقيق و عبادت بسيار، به مستمندان و نيازمندان توجه ويژه اي داشت.
آيت اللَّه نخودكي اصفهاني، بيشتر ايام عمر را در رياضتهاي طاقت فرسا سپري كرد. وي داراي مقامات و كرامات بسيار بود كه شرح جزئي از كرامات و كارهاي خارق العاده وي در كتابي تحت عنوان نشان از بي نشانها توسط فرزندش گردآوري و منتشر گرديد. آيت اللَّه نخودكي سرانجام در هشتم شهريور 1321 ش برابر با 17 شعبان 1361 قمري وفات يافت و در جنب ايوان عباسي (مقابل صحن ايوان طلا) در حرم حضرت رضا (علیه السلام) مدفون گرديد.
شهادت مظلومانه «رجايي و باهنر» (1360 ش)
تاریخ وقوع: 8 شهریور
انفجار دفتر نخست وزيري توسط منافقين و شهادت مظلومانه «رجايي و باهنر» (1360 ش)پس از عزل بني صدر از رياست جمهوري، دشمنان انقلاب، با از ميان بردن مسؤولين نظام قصد براندازي حكومت اسلامي را در سر مي پروراندند. در اين راستا، فاجعه هفتم تير سال 60 و شهادت آيت اللَّه بهشتي و 72 تن از ياران انقلاب، ثمره تصميم شيطاني استكبار جهاني و دشمنان جمهوري اسلامي بود.
پس از آن، گرچه عكس العمل سريع، قاطع و انقلابي حضرت امام خميني(ره)، هرگونه ابتكار عمل را از دشمنان سلب نمود ولي كار به زعم دشمنان هنوز به اتمام نرسيده بود و طرح نابودي مسوولان طراز اول مملكت، در رأس فعاليت آنها قرار داشت. بدين ترتيب واقعه هشتم شهريور همان سال به وقوع پيوست و رييس جمهور محبوب، محمد علي رجايي و نخست وزير متفكر و دانشمندش، حجت الاسلام دكتر محمد جواد باهنر در انفجار دفتر نخست وزيري به درجه رفيع شهادت نائل آمدند.
شهيد رجايي پس از پيروزي انقلاب، مسؤوليت وزارت آموزش و پرورش را به عهده گرفت و به دنبال تمايل مجلس، در مردادماه 1359، به عنوان اولين نخست وزير جمهوري اسلامي ايران به مجلس معرفي و برگزيده شد. سرانجام به دنبال عزل بني صدر، شهيد رجايي به رياست جمهوري انتخاب شده بود.
شهيد باهنر نيز با داشتن سابقه مبارزاتي در عرصه انقلاب، با فرمان حضرت امام، به عضويت شوراي انقلاب اسلامي درآمد. ايشان پس از پيروزي انقلاب اسلامي به نمايندگي مردم كرمان در مجلس خبرگان قانون اساسي، نمايندگي مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي و وزارت آموزش و پرورش رسيد و پس از انتخاب شهيد رجايي به رياست جمهوري، به عنوان نخست وزير به مجلس معرفي شد و با رأي قاطع مجلس، كابينه خود را معرفي كرده بود.
وفات آیةالله «شمس گلپايگاني» (1374 ش)
تاریخ وقوع: 8 شهریور
رحلت آيت اللَّه «جلال طاهر شمس گلپايگاني» عضو مجلس خبرگان رهبری (1374 ش)آيت اللَّه جلال طاهرشمس گلپايگاني در سال 1306 شمسي در روستاي گوگد از توابع گلپايگان ديده به جهان گشود و در نوجواني در اراك به تحصيل علوم ديني پرداخت. وي در سال 1324 براي ادامه تحصيل، راهي قم گرديد و از محضر درس آيات عظام: سيد حسين بروجردي، سيد محمد حجت كوه كمرهاي، محمدعلي اراكي، سيد محمدرضا گلپايگاني، علامه طباطبايي و امام خميني(ره) كسب فيض نمود و به درجه اجتهاد رسيد.
آيت اللَّه طاهرشمس گلپايگاني همچنين به مدت دو سال در درس آيت اللَّه سيدابوالقاسم خويي در نجف حاضر شد و از آن پس به مدت بيش از سي سال، بارها سطوح عالي حوزه را در قم تدريس نمود. با شروع انقلاب اسلامي، او نيز همراه با ديگر مدرّسان حوزه در تشكيل جامعه مدرسين حوزه علميه قم تلاش نمود و امضايش همواره در بحبوحه انقلاب، در ذيل پيامها و اعلاميه هاي جامعه مدرسين، ديده ميشد.
آيت اللَّه طاهر شمس گلپايگاني پس از پيروزي انقلاب، به عضويت در شوراي مديريت حوزه علميه قم و مجلس خبرگان رهبري از استان مركزي درآمد و به خدمت در اين سنگرها پرداخت. آيت اللَّه طاهرشمس سرانجام در چنين روزي مطابق با سوم ربيع الثاني 1416 ق در 68 سالگي در سانحه تصادف به لقاءاللَّه رسيد و در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاك سپرده شد.
روز مبارزه با تروريسم
تاریخ وقوع: 8 شهریور
پدیده تروریسم، موضوعی است که برای ما ایرانیان که از قربانیان آن هستیم، آشناست. آمریکایی ها به مدت دو دهه، سازمان تروریستی منافقین را زیر چتر حمایت مالی، سیاسی و تبلیغی خود درآوردند و همه گونه امکانات در اختیارشان قرار دادند و از جنایات تروریستی آنان بر ضد مردم یا مسئولان نظام جمهوری اسلامی حمایت کردند.
این گروهک شیطان صفت با شیوه قهرآمیز و ترورهای فراوان، درصدد حذف فیزیکی عناصر کار آمد و طراحان نظام بر آمد تا با ایجاد خلأهای جدی در ارکان حساس کشور، ضربه ای اساسی به جمهوی اسلامی ایران وارد آورد. ترور شهدای محراب، شهدای هفتم تیر و شهدای هشتم شهریور، برخی از مهم ترین این ترورها به شمار می آید.
در این راستا، هشتم شهریور، سالروز شهادت مظلومانه شهیدان باهنر و رجایی، «روز مبارزه با تروریسم» نام گذاری شده است.
وفات «شیخ بهائی» (1000 ش)
تاریخ وقوع: 8 شهریور
وفات شیخ بهایی سال ۱۰۰۰ در اصفهان مدفون حرم رضوی (علیه السلام)
زندگینامه شیخ بهایی
بهاءالدین محمد بن حسین عاملی معروف به شیخ بهائی (۸ اسفند ۹۲۵ خورشیدی، بعلبک تا ۸ شهریور ۱۰۰۰ خورشیدی، اصفهان) دانشمند نامدار قرن دهم و یازدهم هجری است که در دانشهای فلسفه، منطق، هیئت و ریاضیات تبحر داشت.
در حدود ۹۵ کتاب و رساله از او در سیاست، حدیث، ریاضی، اخلاق، نجوم، عرفان، فقه، مهندسی و هنر و فیزیک بر جای مانده است. به پاس خدمات وی به علم ستارهشناسی، یونسکو سال ۲۰۰۹ را به نام او سال «نجوم و شیخ بهایی» نامگذاری کرد.زندگی وی در بعلبک متولد شد. دوران کودکی را در جبل عامل، از نواحی شام، در روستایی به نام «جبع» یا «جباع» زیست، او از نژاد «حارث بن عبدالله اعور همدانی» بودهاست (از شخصیتهای برجسته آغاز اسلام، متوفی به سال ۶۴ خورشیدی).
خاندان او از خانوادههای معروف جبلعامل در قرن دهم و یازدهم خورشیدی بودهاند. پدر او از شاگردان برجسته شهید ثانی بوده است.محمد ۱۳ ساله بود که پدرش عزالدین حسین عاملی به خاطر اذیت شیعیان آن منطقه توسط دولت عثمانی از یک سو و دعوت شاه طهماسب صفوی برای حضور در ایران، به سوی ایران رهسپار گردید و چون به قزوین رسیدند و آن شهر را مرکز دانشمندان شیعه یافتند، در آن سکنا گزیدند و بهاءالدین به شاگردی پدر و دیگر دانشمندان آن عصر مشغول شد. وقتی او ۱۷ ساله بود (۹۷۰ ق)، پدرش به شیخالاسلامی قزوین به توصیه شیخ علی منشار از سوی شاه طهماسب منصوب شد. ۱۴ سال بعد، در ۹۸۴ قمری، پدر شیخ برای زیارت خانه خدا از ایران خارج شد اما در بحرین فوت کرد.
شخصیت علمی و ادبی و اخلاق و پارسای او باعث شد تا از ۴۳ سالگی شیخالاسلام اصفهان شود و در پی انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان (در ۱۰۰۶ قمری)، از ۵۳ سالگی تا آخر عمر (۷۵ سالگی) منصب شیخالاسلامی پایتخت صفوی را در دربار مقتدرترین شاه صفوی، عباس اول برعهده داشته باشد.شیخ در فاصلهٔ سالهای ۹۹۴ ق تا ۱۰۰۸ ق سفرهایی چند به خارج از قلمروی صفویه داشت.این سفرها برای زیارت، سیاحت، دانشاندوزی و همچنین به گفته برخی مورخان به سفارت سیاسی بوده است.
مکه، مصر و شام از جمله مقصد این سفرها بوده است.وی در سال ۱۰۰۰ خورشیدی در اصفهان درگذشت و بنابر وصیت خودش جنازه او را به مشهد بردند و در جوار مقبرهٔ علی ابن موسی الرضا جنب موزه آستان قدس دفن کردند. هماکنون قبر وی بین مسجد گوهرشاد و صحن آزادی و رواق امام خمینی در یکی از رواقها که به نام خودش معروف میباشد است.تاریخ تولد و مرگ شیخ بهایی تاریخ تولد و مرگ شیخ بهایی بر روی سنگ قبر و کاشیکاریهای دیوار اتاق مقبره اندکی متفاوت است:تاریخ تولد:کتیبه کاشیکاری دیوار: ۲۶ ذیحجه ۹۵۳ هجری قمری (برابر با پنجشنبه ۸ اسفند ۹۲۵ خورشیدی، و ۲۷ فوریه ۱۵۴۷)کتیبه سنگ قبر: غروب پنجشنبه محرمالحرام ۹۵۳ هجری قمری (برابر با فروردین ۹۲۵ خورشیدی، و مارس ۱۵۴۶)تاریخ مرگ:کتیبه کاشیکاری دیوار: ۱۲ شوال ۱۰۳۰ هجری قمری (برابر با ۸ شهریور ۱۰۰۰ خورشیدی، و ۳۰ اوت ۱۶۲۱)کتیبه سنگ قبر: شوال ۱۰۳۱ هجری قمری (برابر با مرداد یا شهریور ۱۰۰۱، و اوت ۱۶۲۲)کتیبه دیوار در سال ۱۳۲۴ خورشیدی در زمان استانداری علی منصور ساخته شدهاست و حاوی تاریخ روز، ماه و سال میباشد، در حالی که کتیبه سنگ قبر فقط حاوی تاریخ ماه و سال است.
به نظر میرسد که در هنگام بازسازی اتاق تحقیقاتی درباره تاریخ تولد و مرگ انجام شده باشد و به این خاطر تاریخ روز به کتیبه کاشیکاری اضافه گشته است. در این صورت به نظر میرسد که تاریخهای کتیبه دیوار دقیقتر باشند.شخصیت علمی استاداننام برخی از اساتید شیخ بهایی از این قرار است :1. فقه و اصول، تفسیر، حدیث و ادبیات عرب را نزد پدرش شیخ عزالدین حسین عاملی.2. منطق و کلام و معانی و بیان و ادبیات عرب را نزد نجم ابن شهاب، معروف به ملاعبدالله بهابادی.3. ریاضی، کلام و فلسفه را از مولانا افضل قاینی مدرس سرکار فیض کاشانی فرا گرفت.4. طب را از حکیم عماد الدین محمود، طبیب ویژه شاه طهماسب و مشهورترین پزشک ایران در آن دوره آموخت.5. صحیح بخاری را نزد ابی الطیف مقدسی فرا گرفت.6. همچنین نقل است نزد ملا محمد باقر یزدی مؤلف کتاب مطالع الانوار که از ریاضیدانان عصر خود بوده نیز درس خواندهاست.
ازدواج حضرت علی وحضرت فاطمه علیهماالسلام(3ق)
تاریخ وقوع: 21 محرم
بنا به نقل بحار الانوار این ازدواج مبارک در 21 محرم سال سوه هجری قمری صورت پذیرفت. امام علی علیه السلام به هنگام ازدواج با حضت فاطمه سلام الله علیها جواني 25 ساله بود و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، دوشيزهاي رشيده و نُه ساله بود كه از جهت رشد جسمي، ايماني و فكري سرآمد دختران و بانوان عصر خويش بود.
پيش از حضرت علي علیهالسلام، افراد دیگری از اين بانوي كريمه خواستگاري کردند، ولي با پاسخ منفي رسول خدا صلی الله علیه و آله روبرو گرديدند. زيرا آن حضرت، هيچ يك از آنان را شايسته همسري فاطمه زهرا سلام الله علیها و هم شأن وي نميدانست.
ازدواج امام علی علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها در نهایت سادگی و سرشار از معنویت بود و مهریه حضرت فاطمه سلام الله علیها مهریه سبکی بود
درباه تاريخ ازدواج آن دو، اتفاق چنداني ميان مورخان و سيرهنگاران نيست. همان طوري كه در نوزدهم ذی الحجه اشاره كرديم، برخي از آنان روز اول ذي الحجه سال دوم، برخي روز ششم و برخي نوزدهم ذي الحجه و عدهاي محرم سال سوم و گروهي هم ماه صفر سال سوم را بيان كردهاند.[۱]
علامه مجلسی در كتاب گرانسنگ “بحارالانوار” به نقل از شيخ مفيد گفته است: شب 21 محرم سال سوم هجري كه شب پنجشنبه بود، مراسم زفاف حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها برگزار گرديد و آن بانوي بزرگ اسلام به خانه مولاي متقيان علي بن ابيطالب علیهالسلام منتقل شد. بدين جهت روزه گرفتن روز 21 محرم به عنوان روزه شكر، مستحب و پسنديده است.[۲]
شیخ عباس قمی در کتاب وقایع الایام، تاریخ 19 ذی الحجه را برای ازدواج حضرت علي علیهالسلام با فاطمه زهرا سلام الله علیها، از قول کفعمی و فیض کاشانی نقل می کند اما خود همان 21 محرم را اختیار می کند. [۳]
خواستگاران حضرت زهرا عليهاالسلام
پيش از حضرت علي عليه السلام افرادي مانند ابوبکر و عمر آمادگي خود را براي ازدواج با دختر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم اعلام کرده بودند و هر دو از پيامبر يک پاسخ شنيده بودند و آن اين که درباره ازدواج زهرا منتظر وحي الهي است.
آن دو که از ازدواج با حضرت زهرا نوميد شده بودند با سعد معاذ رئيس قبيله اوس به گفتگو پرداختند و آگاهانه دريافتند که جز حضرت علي عليه السلام کسي شايستگي ازدواج با حضرت زهرا عليهاالسلام را ندارد و نظر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نيز به غير او نيست.
از اين رو دسته جمعي در پي حضرت علي عليه السلام رفتند و سرانجام او را در باغ يکي از انصار يافتند که با شتر خود مشغول آبياري نخل ها بود. آنان روي به علي کردند و گفتند: اشراف قريش از دختر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم خواستگاري کرده اند و پيامبر در پاسخ آنان گفته است که کار زهرا منوط به اذن خداست و ما اميدواريم که اگر تو (با سوابق درخشان و فضايلي که داري) از فاطمه خواستگاري کني پاسخ موافق بشنوي و اگر دارايي تو اندک باشد ما حاضريم تو را ياري کنيم.
با شنيدن اين سخنان ديدگان حضرت علي عليه السلام را اشک شوق فرا گرفت و گفت: دختر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم مورد ميل و علاقه من است. اين را گفت و دست از کار کشيد و راه خانه پيامبر را، که در آن وقت نزد ام سلمه بسر مي برد، در پيش گرفت. هنگامي که در خانه رسول اکرم را کوبيد پيامبر فورا به ام سلمه فرمود: برخيز و در را باز کن که اين کسي است که خدا و رسولش او را دوست مي دارند.
ام سلمه مي گويد: شوق شناسايي اين شخص که پيامبر او را ستود آن چنان بر من مستولي شد که وقتي برخاستم در را باز کنم نزديک بود پايم بلغزد. من در را باز کردم و حضرت علي عليه السلام وارد شد و در محضر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نشست، اما حيا و عظمت محضر پيامبر مانع از آن بود که سخن بگويد، لذا سر به زير افکنده بود و سکوت بر مجلس حکومت مي کرد. تا اين که پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم سکوت مجلس را شکست و گفت: گويا براي کاري آمده اي؟
حضرت علي عليه السلام در پاسخ گفت: پيوند خويشاوندي من با خاندان رسالت و ثبات و پايداريم در راه دين و جهاد و کوششم در پيش برد اسلام بر شما روشن است. پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: تو از آن چه که مي گويي بالاتر هستي.
حضرت علي عليه السلام گفت: آيا صلاح مي دانيد که فاطمه را در عقد من درآوريد؟[۴]
حضرت علي عليه السلام در طرح پيشنهاد خود بر تقوا و سوابق درخشان خود در اسلام تکيه مي کند و از اين طريق به همگان تعليم مي دهد که ملاک برتري اين است نه زيبايي و ثروت و منصب.
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم از اصل آزادي زن در انتخاب همسر استفاده کرد و در پاسخ حضرت علي عليه السلام فرمود: پيش از شما افراد ديگري از دخترم خواستگاري کرده اند و من درخواست آنان را با دخترم در ميان نهاده ام ولي در چهره او نسبت به آن افراد بي ميلي شديدي احساس کرده ام. اکنون درخواست شما را با او در ميان مي گذارم، سپس نتيجه را به شما اطلاع مي دهم.
پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم وارد خانه زهرا عليهاالسلام شد و او برخاست و ردا از دوش آن حضرت برداشت و کفش هايش را از پايش در آورد و پاهاي مبارکش را شست و سپس وضو ساخت و در محضرش نشست. پيامبر سخن خود را با دختر گراميش چنين آغاز کرد: علي فرزند ابوطالب از کساني است که فضيلت و مقام او در اسلام بر ما روشن است و من از خدا خواسته بودم که تو را به عقد بهترين مخلوق خود در آورد و اکنون او به خواستگاري تو آمده است; در اين باره چه مي گويي؟ در اين هنگام زهرا عليهاالسلام در سکوت عميقي فرو رفت ولي چهره خود را از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم برنگرداند و کوچکترين ناراحتي در سيماي او ظاهر نشد. رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم از جاي برخاست و فرمود: «الله اکبر سکوتها اقرارها» يعني: خدا بزرگ است; سکوت دخترم نشانه رضاي اوست.[۵]
هزينه عقد و عروسي
تمام دارايى حضرت على علیه السلام در آن زمان منحصر به شمشير و زرهى بود كه مى توانست به وسيله آن ها در راه خدا جهاد كند و شترى نيز داشت كه با آن در باغستان هاى مدينه كار مى كرد و خود را از ميهمانى انصار بى نياز مى ساخت.
پس از انجام خواستگارى و مراسم عقد وقت آن رسيد كه حضرت على علیه السلام براى همسر گرامى خود اثاثى تهيه كند و زندگى مشترك خود را با دختر پيامبر آغاز كند.
پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله پذيرفت كه حضرت على علیه السلام زره خود را بفروشد و به عنوان جزئى از مهريه فاطمه سلام الله علیها در اختيار پيامبر بگذارد.
زره به چهار صد درهم به فروش رفت. پيامبر قدرى از آن را در اختيار بلال گذاشت تا براى زهرا عطر بخرد و باقيمانده را به عمار یاسر و گروهى از ياران خود داد تا براى فاطمه و على لوازم منزل تهيه كنند.
از صورت جهيزيه حضرت زهرا سلام الله علیها مى توان به وضع زندگى بانوى بزرگوار اسلام به خوبى پى برد. فرستادگان پيامبر صلی الله علیه و آله از بازار بازگشت و آن چه بارى حضرت زهرا سلام الله علیها تهيه كرده بودند به قرار زير بود:
- پيراهنى به بهاى هفت درهم
- يك روسرى به بهاى يك درهم
- قطيفه مشكى كه تمام بدن را نمى پوشانيد.
- يك تخت عربى از چوب و ليف خرما
- دو تشك از كتان مصرى كه يكى پشمى و ديگرى از ليف خرما بود.
- چهار بالش، دو تا از پشم و دو تاى ديگر از ليف خرما
- پرده
- حصير هجرى
- دست آس
- طشت بزرگ
- مشكى از پوست
- كاسه ی چوب براى شير
- ظرفى از پوست براى آب
- آفتابه
- ظرف بزرگ مسى
- چند كوزه
- بازوبندى از نقره
ياران پيامبر وسايل خريدارى شده را بر آن حضرت عرضه كردند و پيامبر, در حالى كه اثاث خانه دختر خود را زير و رو مى كرد, فرمود: «اللهم بارك لقوم جل انيتهم الخزف». / يعنى: خداوندا، زندگى را بر گروهى كه بيشتر ظروف آن ها را سفال تشكيل مى دهد مبارك گردان.[۶]
مهريه حضرت زهرا عليهاالسلام
مهريه دختر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم پانصد درهم بود که هر درهم معادل يک مثقال نقره بود.(هر مثقال 18 نخود است).
مراسم عروسی
مراسم عروسي دختر گرانمايه پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم در کمال سادگي و بي آلايشي برگزار شد. يک ماه از عقد پيمان زناشويي مي گذشت که زنان رسول خدا به حضرت علي گفتند: چرا همسرت را به خانه خويش نمي بري؟ حضرت علي عليه السلام در پاسخ آنان آمادگي خود را اعلام کرد. ام ايمن شرفياب محضر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم شد و گفت: اگر خديجه زنده بود ديدگان او از مراسم عروسي دخترش فاطمه روشن مي شد.
پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم وقتي نام خديجه را شنيد چشمان مبارکش از اشک پر شد و گفت: او مرا هنگامي که همه تکذيبم کردند تصديق کرد و در پيش برد دين خدا ياريم داد و با اموال خود به گسترش اسلام مدد رساند.[۷] ام ايمن افزود: ديدگان همه را با اعزام فاطمه به خانه شوهر روشن کنيد.
رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم دستور داد که يکي از حجره ها را براي زفاف زهرا آماده سازند و او را براي اين شب آرايش کنند.[۸]
زمان اعزام عروس به خانه داماد که فرا رسيد، پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم حضرت زهرا را به حضور طلبيد. زهرا عليهاالسلام، در حالي که عرق شرم از چهره اش مي ريخت، به حضور پيامبر رسيد و از کثرت شرم پاي او لغزيد و نزديک بود به زمين بيفتد. در اين موقع پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در حق او دعا کرد و فرمود: «اقالک الله العثرة في الدنيا و الآخرة » / خدا تو را از لغزش در دو جهان حفظ کند.
سپس چهره زهرا را باز کرد و دست او را در دست علي نهاد و به او تبريک گفت و فرمود: «بارک لک في ابنة رسول الله يا علي نعمت الزوجة فاطمة » سپس رو کرد به فاطمه و گفت: «نعم البعل علي».
آن گاه به هر دو دستور داد که راه خانه خود را در پيش گيرند و به شخصيت برجسته اي مانند سلمان دستور داد که مهار شتر زهرا عليهاالسلام را بگيرد و از اين طريق جلالت مقام دختر گراميش را اعلام داشت.
هنگامي که داماد و عروس به حجله رفتند، هر دو از کثرت شرم به زمين مي نگريستند. پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم وارد اطاق شد و ظرف آبي به دست گرفت و به عنوان تبرک بر سر و بر اطراف بدن دخترش پاشيد و سپس در حق هر دو چنين دعا فرمود: «اللهم هذه ابنتي و احب الخلق الي اللهم و هذا اخي و احب الخلق الي اللهم اجعله وليا و…».[۹]
پروردگارا، اين دختر من و محبوب ترين مردم نزد من است. پروردگارا، علي نيز گرامي ترين مردم نزد من است. خداوندا، رشته محبت آن دو را استوارتر فرما و…
فرزندان
از ازدواج مبارك آثار آن دو عزيز، پنج فرزند والاگُهر ديده به جهان گشودند، كه به ترتيب سن عبارتند از: امام حسن مجتبي علیهالسلام، امام حسين علیهالسلام، زينب كبري سلام الله علیها، ام كلثوم سلام الله علیها و حضرت محسن علیهالسلام كه پيش از تولد بر اثر ضربات دشمنان اسلام در رحم مادرش به شهادت رسيد.[۱۰]
1- نك: مسارالشيعه (شيخ مفيد)، ص 17؛ بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج 91، ص 192؛ وقايع الايام (شیخ عباس قمی)، ص 106، 109 و 126.
2- بحارالانوار، ج 43، ص 92 و ج 98، ص 196.
3- (وقایع الایام، 19 ذیالحجه).
4- حضرت علي عليه السلام در امر خواستگاري از يک سنت اصيل پيروي مي کند. در حالي که هاله اي از حيا او را فرا گرفته است. شخصا و بي هيچ واسطه اي اقدام به خواستگاري مي کند؛ و اين نوع شجاعت روحي توام با عفاف، شايان تقدير است.
5- کشف الغمة، ج 1، ص 50.
6- بحارالانوار، ج 43، ص 94; کشف الغمة، ج 1، ص 359. بنا به نوشته کتاب اخير، همه اثاث منزل حضرت زهرا عليهاالسلام به 63 درهم خريداري شد.
7- بحار، ج 43، ص 130.
8- همان، ص 59.
9- بحار، ج 43، ص 96.
10- الارشاد (شيخ مفيد)، ص 342.
منابع:
جعفر سبحانی، فروغ ولایت
پایگاه دانشنامه اسلامی
وفات ابونعیم احمد بن عبدالله اصفهانی (402 ق)
تاریخ وقوع: 21 محرم
وفات ابونعیم احمد بن عبدالله اصفهانی ، صاحب تاریخ اصفهان و دلائل النبوه سال 402
وفات علامه حلی (726 ق)
تاریخ وقوع: 21 محرم
وفات علامه حلی سال 726 مدفون حرم علوی (ع)
وفات حاج شیخ محمد حسین زاهد (1327 ق)
تاریخ وقوع: 21 محرم
وفات حاج شیخ محمد حسین زاهد سال 1372 مدفون قبرستان این بابویه (ره)
وفات آیةالله بیوک خلیل زاده مروج (1422 ق)
تاریخ وقوع: 21 محرم
وفات آیت الله بیوک خلیل زاده مروج امام جمعه اردبیل سال 1422 مدفون گلزار شهدا اردبیل