شریح قاضی1-min

روز چهارم ماه محرم الحرام

روز چهارم ماه محرم الحرام

۱-فتوای شریح قاضی به قتل امام حسین علیه السلام

در این روز از سال ۶۱ ه ابن زیاد با استناد به فتوایی که از شریح قاضی گرفته بود، در مسجد کوفه خطبه خواند و مردم را به کشتن امام حسین علیه السلام تحریص کرد.

فتوای شُرَیح قاضی فتوایی منتسب به شُرَیح بن حارث کندی قاضی کوفه در زمان وقوع حادثه عاشورا است که مضمون آن جواز کشتن امام حسین(ع) است. این فتوا در منابع قدیمی نیامده است و برخی عالمان و پژوهشگران، آن را بی‌اساس و ساختگی می‌دانند.

متن فتوای شریح

فتوای شریح قاضی به عنوان یکی از عوامل زمینه‌ساز واقعه کربلا شهرت زیادی دارد و بسیاری از روضه‌خوان‌ها آن را تکرار می‌کنند.[۲] شُریح بن حارث کِندی معروف به شریح قاضی، از دوران عمر بن خطاب خلیفه دوم تا سال ۷۸ قمری قاضی کوفه بود.[۳]

بر اساس آنچه در بخش تعلیقات ترجمه کتاب الالفین آمده است، متن فتوای منتسب به شریح قاضی چنین است:

«به‌درستی که حسین بن علی در میان مسلمانان تفرقه افکند و با امیرالمومنین (یزید) مخالفت کرده و از دین خارج شده است. این مطلب برای من ثابت و محقق شده است. پس حکم کردم به دفع و کشتن او برای حفظ شریعت پیامبر اسلام.»[۴]

منابع نقل فتوا

بنا به گفته محمد صحتی سردرودی، عاشوراپژوه شیعه، فتوای شریح با تفاوت‌هایی اندک در کتاب‌هایی مثل جواهر الکلام فی سوانح الایام نوشته حسن اشرف الواعظین در قرن چهاردهم قمری و ترجمه الالفین نوشته شده در قرن پانزدهم قمری نقل شده است.[۵] قاضی طباطبائی نیز آن را در کتاب‌های ثمرات الانوار و مزامیر الاولیاء که در قرن چهاردهم قمری نوشته شده‌اند، آورده است.[۶] بر اساس کتاب تاریخ جامع سید الشهداء نیز ماجرای فتوای شریح در کتاب‌هایی مثل کتاب تذکرة الشهدا اثر ملاحبیب‌الله کاشانی نوشته شده در قرن چهاردهم نقل شده است.[۷] این داستان از عبدالنبی عراقی نجفی (درگذشته ۱۳۴۴ش) نیز نقل شده است که او هم در قرن چهاردهم زندگی می‌کرد.[۸]

منکران صدور فتوا

به گفته محمد صحتی سردرودی، در متن کتاب الالفین نوشته علامه حلی چنین مطلبی وجود ندارد و آنچه مترجم در بخش تعلیقات آورده، در هیچ کتاب متقدمی ذکر نشده است.[۹] صحتی همچنین ۳۱ کتاب از منابع پیشین را نام می‌برد که در آن‌ها اشاره‌ای به فتوای شریح نشده است.[۱۰] قاضی طباطبائی نیز در کتاب تحقیق درباره اربعین منابع این فتوا را کاملا بی‌ارزش می‌داند.[۱۱] نویسنده کتاب ثارالله نیز فتوای شریح را شایعه توصیف کرده است. به گفته وی نام شریح در مقاتل فقط در دو مورد ذکر شده است که هر دو مورد مربوط به دستگیری هانی بن عروه است.[۱۲]

در لغتنامه دهخدا نیز در ذیل عنون شریح آمده است که این داستان در منابع معتبر نیامده است.[۱۳] نویسندگان کتاب تاریخ جامع سید الشهداء نیز فتوای شریح را فاقد سند معتبر می‌دانند و نوشته‌اند که این ادعا فقط در منابع قرن چهاردهم قمری شایع شده است.[۱۴]

پانویس
1-وجدانی، ترجمه الالفین، ۱۴۰۹ق، ص۱۰۰۴.
2-قاضی طباطبائی، تحقیق در اول اربعین سید الشهداء، ۱۳۶۸ش، ص۶۱.
3-خدایی، «شریح قاضی زندگی‌نامه و عملکرد»، ص۹۹-۱۲۴.
4-وجدانی، ترجمه الالفین، ۱۴۰۹ق، ص۱۰۰۴.
5-صحتی سردرودی، تحریف‌شناسی عاشورا و تاریخ امام حسین، ۱۳۹۴ش، ص۲۰۲.
6-قاضی طباطبائی، تحقیق در اول اربعین سید الشهداء، ۱۳۶۸ش، ص۶۲-۶۳، پانویس.
7-گروهی از تاریخ‌پژوهان، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص۵۳۰، پانویس.
8-گروهی از تاریخ‌پژوهان، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص۵۳۰، پانویس.
9-صحتی سردرودی، تحریف‌شناسی عاشورا و تاریخ امام حسین، ۱۳۹۴ش، ص۲۰۱.
10-صحتی سردرودی، تحریف‌شناسی عاشورا و تاریخ امام حسین، ۱۳۹۴ش، ص۲۰۱.
11-قاضی طباطبائی، تحقیق در اول اربعین سید الشهداء، ۱۳۶۸ش، ص۶۴.
12-عندلیب، ثارالله، ۱۳۷۶ش، ص۱۲۶.
13-دهخدا، لغت‌نامه، ۱۳۷۳ش، ج۲۶، ص۳۴۹
14- گروهی از تاریخ‌پژوهان، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص۵۳۰، پانویس.

منابع

  • خدایی، سید علی‌اکبر، «شریح قاضی زندگی‌نامه و عملکرد»، فصلنامه تاریخ اسلام، شماره ۷، پاییز ۱۳۸۰.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
  • صحتی سردرودی، محمد، تحریف‌شناسی عاشورا و تاریخ امام حسین، تهران، مرکز چاپ و نشر بین‌الملل، ۱۳۹۴ش.
  • عندلیب، حسین، ثارالله، قم، انتشارات در راه حق، ۱۳۷۶ش.
  • قاضی طباطبائی، سید محمدعلی، تحقیق در اول اربعین سید الشهداء، قم، نشر بنیاد علمی و فرهنگی شهید آیة الله قاضی طباطبائی، چاپ سوم، ۱۳۶۸ش.
  • گروهی از تاریخ پژوهان، تاریخ قیام و مقتل جامع سید الشهداء، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ هشتم، ۱۳۹۲ش.
  • وجدانی،‌ جعفر، ترجمه الالفین، قم، انتشارات هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.